قسمت دوم: ماجرای تصاحب زمین های اعراب فلسیطن چه بود؟ – دلالی زمین هایی که قرار بود به قیمت جان عبد البهاء تمام شود

در مکتوبات عباس افندی، از تصمیم حکومت عثمانی به تبعید او به صحرای فیزان یا غرق کردنش در دریا و یا دارزدنش سخن گفته شده و درباره ی حاکم بیروت آمده که «کراراً گفته بود اوّل حکمی که اجرا خواهد نمود، عبدالبهاء را در دروازه ی عکا دار خواهد زد.» در نگاه این مکتوبات، آنچه پیروان محمّدعلی افندی (ناقضان) به دروغ به عباس افندی منسوب کرده و به حکومت عثمانی گزارش می دادند، سبب ساز آن تصمیم ها بود. 20 بهائیان برآنند که یکی از برادران عباس افندی که دل در گرو محمّدعلی افندی داشت، تا آنجا پیش رفت که مجلسی میهمانی فراهم کرد و ضمن «پذیرایی کامل» از «هیئت عسکریه ی عکا و حیفا» و به ویژه «رییس ژاندارمه»، با آوردن دختر خود به آن مجلس و برپا کردن «مجلس طرب»، خواست تا او «در حالت مستی و رقص» دستور تبعید یا اعدام عباس افندی را از رییس ژاندارمه بگیرد.21

از آن سوی، پیروان محمّدعلی افندی این نسبت ها را نمی پذیرفتند. به عنوان نمونه، در کتاب إتیان الدلیل لمن یرید الإقبال إلی سواء السبیل که از سوی جمعی از ایشان به سال ۱۳۱۸ ق. در عکا چاپ شد، ضمن انتقاد از عباس افندی در تدراک جایی دیگر برای آرامگاه باب و به خاک نسپردن او در آرامگاه بهاء الله، این کار وسیله ی جمع مال برای او گفته شده و آنچه در مقصر خواندن او نزد دولت عثمانی شهرت یافته بود، نادرست دانسته شده و مراجعه به حکومت حیفا راه سنجش حقیقت از دروغ یاد شده است.22

تأمل در گزارش پیش گفته ی حکومت عثمانی (که در قسمت اول بیان شد)، گویای آن است که در صورت پذیرش درستی مواد آن، باید پذیرفت که آنچه پیروان عباس افندی توطئه ی بدنامی او گفته و به پیروان محمّدعلی افندی منسوب کرده اند، به صورت مطلق درست نیست و در سال های پایانی حیات بهاء الله و پیش از بروز اختلاف های دو جانشین او ریشه داشت.23

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *